به گزارش همدان پرس؛ هوشنگ سیحون (۱ شهریور ۱۲۹۹ تهران - ۵ خرداد ۱۳۹۳ ونکوور کانادا) معمار، طراح، نقاش و مجسمهساز سرشناس و نامدار اهل ایران بود. وی استاد معماری و رییس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. سیحون، طراح بنای یادبودی آرامگاه بوعلیسینا و طراح آرامگاههای خیام، نادرشاه افشار، فردوسی و کمالالملک بودهاست.
سیحون در خانوادهای آشنا با موسیقی به دنیا آمد. پدربزرگ او میرزا عبدالله فراهانی از پیشگامان موسیقی سنتی و معروف به پدر موسیقی سنتی ایران بود. مادر وی، مولود خانم، از نوازندگان تار و سهتار و نیز دایی او مرحوم احمد عبادی، استاد بزرگ سهتار بود.
او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به دعوت آندره گدار (رئیس اداره باستانشناسی وقت ایران) برای ادامه تحصیل راهی پاریس میشود و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) طی حدود ۳ سال تحت تعلیم اوتلو زاوارونی به تکمیل دانش معماری خود میپردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر میرسد. او در بازگشت به ایران در سن ۲۳ سالگی نخستین اثر معماری خود که بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا بوده است را طراحی میکند.
سیحون در طول سالهای فعالیت خود عضو شورای ملی باستانشناسی، شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران و کمیته بینالمللی ایکوموس (Icomos، وابسته به یونسکو در پیش ازانقلاب) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤولیت مرمت بناهای تاریخی ایران را برعهده داشته است.
وی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و یک دوره ریاست این دانشکده را عهده دار بوده است. استاد «هوشنگ سیحون» نقاش و معمار پرسابقه ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است. از میان پروژههای طراحی و ساخته شده وی میتوان به آرامگاه بزرگانی چون خیام، کمال الملک، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، کلنل محمدتقی خان پسیان و دهها مقبره و آرامگاه دیگر و نیز طراحی بنای «موزه توس» در سال ۱۳۴۷ و همچنین ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران اشاره کرد.
وی همچنین طراحی ساختمانهای سازمان نقشه برداری کل کشور، کارخانه نخ ریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی آباد، سینما آسیا، سینما سانترال، کارخانه کانادادرای (زمزم فعلی) در تهران و اهواز، کارخانه یخ سازی کورس اخوان و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را بر عهده داشته است.
استاد سیحون «نقش افکنی» است که در دنیای ابعاد، از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان میآورد و برای بزرگانی که معمار و طراح آرامگاهشان بوده، کوشیده است تا معانی باطنی، فلسفه نظری و ساحت وجودی هر یک را در نقش مقبرهاش متجلی و نمایان سازد. به عنوان مثال استاد سیحون در سال ۱۳۳۸، طرح آرامگاه حکیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، پایهگذاری و طراحی نمودهاست.
او در کتاب «نگاهی به ایران» درخصوص بنای آرامگاه نادر شاه افشار مینویسد: «مادهٔ اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هرکاره است. این سنگ یکی از مقاومترین سنگهایِی است که در ایران وجود دارد ... او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار میداند و در ادامه مینویسد: ... شکل کلی مقبرهٔ نادر به شکل شش ضلعی متناسبی است که شکلِ سیاه چادرهایی را تداعی میکند؛ دلیل این امر همین نکتهاست که نادر به جای کاخ، در زیر چادر زندگی میکرد.»
رسانه ای برای ارتباط بیشترتلفیق معماری و ترسیم بنابنای آرامگاه بوعلی سینا توسط انجمن آثار ملی ایران به مناسبت هزارمین سالروز تولد دانشمند بزرگ ساخته و در سال ۱۳۳۳ افتتاح شد.
طرح و نقشه اولیه این بنا در خرداد سال ۱۳۲۴ توسط این انجمن بین مهندسان و فارغالتحصیلان رشته معماری به مسابقه گذاشته شد و با نظر آندره گدار طرح پیشنهادی مهندس هوشنگ سیحون پذیرفته شد.
در نیمه سال ۱۳۲۶ انجمن تصمیم به اجرای طرح گرفت. سال بعد هوشنگ سیحون طرح پیشنهادی را به عنوان پایاننامه به دانشکده هنرهای زیبای پاریس تقدیم کرد و اوایل سال ۱۳۲۸ ساخت این آرامگاه آغاز شد.
پس از تخریب مقبره قدیم و گشودن قبر بوعلی سینا و ابو سعید دخدوک دوست بوعلی سینا، جمجمه و قسمتی از استخوانهای بوعلی و ابوسعید در جعبههای مخصوص مهر و موم و در آرامگاه جدید مجددا دفن شد. این طرح به سبک معماری قرنی که بوعلی سینا در آن میزیسته از روی قدیمیترین بنای تاریخی اسلامی برج گنبد قابوس اقتباس شده است.
استاد هنر و معماری ایران زمین این بنا را با تلفیقی از دو سبک معماری ایران باستان و ایران بعد از اسلام طراحی کرد . در طراحی این مجموعه از عناصری از هنرمعماری سنتی ایرانی استفاده شده است.
عناصری مانند برج، الهام گرفته از برج گنبد قابوس، باغچهها متاثر از باغهای ایرانی، آب نماها الهام گرفته از حوض خانههای سنتی و نمائی با روکار سنگهای حجیم و خشن خارا که با سنگ گرانیت کوهستان الوند آراسته شده و نمودار کاخهای باستانی ایرانیان است.
کار ساخت بنای جدید آرامگاه در سال ۱۳۳۳ شمسی به پایان رسید و تا همیشه نام هوشنگ سیحون بر آن نقش بست. سیحون در طراحی بنا از طبیعت سرسبز همدان هم غافل نشد به گونه ای که مکمل این بنا را بوستانی به شکل نیم دایره با فضای سبز است در نظر گرفت و تندیس ابوعلی سینا در حالی که کتابی در دست دارد از میدان دانشگاه همدان به ضلع شرقی میدان آرامگاه بوعلی سینا منتقل شد تا همیشه در جوار آرامگاه جای خوش کند .
ناگفته های سیحون از بنایی که بنا نهادوی در خاطراتش نقل کرده است: از همان ابتدا که کار ساختن این آرامگاه را شروع کردم فکری به سرم زد و آن این بود که پیش از من هم کسانی آرامگاه ساخته اند. اما آنها صرفا یک آرامگاه ساخته اند و نه چیزی فراتر از آن. من به این نتیجه رسیدم که درست است که یک آرامگاه قرار است ساخته شود اما حاصل کار می تواند در عین حال یک بنای یادبودی برای کسی که خدمات بزرگی کرده است هم باشد و بزرگداشت این فرد باید در خود بنا هم مشهود باشد. بنابراین کوشش کردم که از نظر نمادین و سمبلیک هم “چه از جهت عوامل و عناصر معماری و چه از جهت عوامل عددی” چیزهایی مربوط به زندگینامه ی وی را در کار بگنجانم تا آن بنا به نوعی گویای شخصیت وی نیز باشد.
آرامگاه بوعلی از دو بخش تشکیل شده است. در محور اصلی، خود آرامگاه است که روی مربع ساخته شده است. رمزی از زیبایی در مربع است که ایرانی ها بسیار از آن استفاده کرده اند. برای نمونه، پلان تخت جمشید و همه ی کاخ هایش مربع اند. یونانی ها هم گفته اند که زیباترین فرم ها در عالم هندسی یکی مربع است و دیگری دایره.
پیش از ساخته شدن آرامگاه جدید یک بقعه ی کوچک و حقیری بود که قبرهای ابوعلی سینا و ابوسعید دخدوک( دوست بوعلی) در آن قرار داشت. دخدوک همان دوستی است که ابوعلی سینا در زمان وزارت خود و خبردار شدن از اینکه قصد کشتنش را دارند، به او پناهنده شده بود. به هر رو، قبر بوعلی را از گوشه ی بقعه به محل جدیدی منتقل کردیم.
و اما، از زمان ابوعلی سینا یک اثر شاخص معماری به نام گنبد قابوس برجای مانده است که البته آجری و پُر است و ده پَر یا جرز دارد. من در نظر گرفتم که این می تواند سمبل و نمادی برای خود بوعلی باشد. البته ۱۰ پر را به ۱۲ پر افزایش دادم چون ابوعلی سینا به دانشمند ۱۲ دانشی معروف بوده است. آرامگاه بوعلی در پایین هم دارای ۱۰ ستون است که هر یک به مناسبت یک سده ساخته شده است، به مناسبت هزاره ی این دانشمند بزرگ ایرانی که دانش پزشکی اش تا قرن ها در اروپا نفوذ داشت و تدریس می شد. این است که بنای آرامگاه سمبل شخص ابوعلی سینا شد.
در جریان ساخت چندین آرامگاه در ایران من ناگزیر به جابجایی بقایای هفت تن از بزرگان تاریخ کشورمان شدم و آنها را از گور پیشین شان به گوری تازه منتقل کردم. این هفت تن عبارتند از: ابوعلی سینا و دوستش ابوسعید دخدوک، عارف قزوینی (که در محوطه ی آرامگاه ابوعلی سینا قرار داشت)، نادر شاه افشار، کلنل محمدتقی خان پسیان (که در محوطه ی آرامگاه نادرشاه قرار داشت)، عمر خیام و حکیم ابوالقاسم فردوسی.
هنگام نبش قبر ابوعلی سینا و انتقال آن به محل فعلی از آن عکس گرفته شد. من شخصاً جمجمه ی او را در دستانم گرفتم. از کل اسکلت ابوعلی سینا، جمجمه اش به نسبت سالم تر از بقیه ی قسمت ها مانده است چون بر روی سنگ قرار داشته.
هوشنگ سیحون بیش از دو دهه در ونکوور کانادا زندگی کرد. وی شهروند افتخاری فرانسه نیز بود. به گفته دخترش "مریم سیحون" وی در ساعت چهار و نیم صبح ۲۶ مه ۲۰۱۴ در بیمارستان ونکوور بر اثر پاره شدن رگ آئورت در سن ۹۳ سالگی درگذشت.