حلول سال 1403 هجری شمسی بر شما مبارک
 
 درباره ما | تماس با ما | تعرفه آگهی | شناسنامه | پیوندها | خبرنامه | آرشیو | نظرسنجی | ارسال مطالب | RSS
 
 صفحه نخست | فرهنگ | مجلس | ورزش | حماسه | عکس | شهر و شورا
کد مطلب:  598تاریخ انتشار:  15 تیر 1401 - 19:39
نسخه چاپی
ارسال به دوستان

 نوجوان امروز دلسوز نمی خواهد. رفیق می خواهد و گوش شنوا

به بهانه جشنواره بیست و هفتم/مسلم قاسمی*
به گزارش همدان پرس؛روانشناسان و جامعه شناسان و...  بویژه در صد ساله اخیر، برای سن نوجوانی تعاریف بسیاری کرده اند و سنین مختلفی را برای آغاز و پایان آن مشخص نموده اند که در این معیارها و خط کشی ها هم بحث و گفتگو بسیارست. به تعبیری، « نوجوانی، سُر خوردن دوران کودکی به جوانیست. بنابراین نه تخیل محض است و خواب های رنگی کودکانه و نه صلابت و استقلال جوانی! بحث امروزما، این دوره گذرست! »

در این گفتار قصد ارائه رقم، آمار و تفاوت های این معیارها در دختران و پسران و آرزو ها و تمنیات از هر جنس و گروه نداریم، که در کتاب ها و فضای مجازی به اندازه لازم در باره آن صحبت شده است.

اما برای ما که در حیطه هنر، بویژه هنر نمایش می نویسیم و کارگردانی می کنیم، شناخت روحیات و حال و هوا و نوع خواسته ها ی آنها در هر فرآیندی کمک به درک بیشترِ این گروهِ سنی می کند. باید توجه داشته باشیم این تعاریف در زمان ها و گروه ها و حتی اقوام و فرهنگ ها شبیه هم نیستند و ما هیچگاه بدون در نظر داشتن احوال نوجوان در عصرو مکان و زمانه خود نمی توانیم سنین نوجوانی خود را با آن مقایسه کنیم .

کما اینکه با کوچک کردن خود نیز نمی توانیم برای کودکان این زمانه بنویسیم و نمایش بدهیم. لذا اولیا، و مربیان و خردمندان یک جامعه پویا و خرد ورز باید با شناخت این مقطع حساس و پر تلاطم و تغییرات جهشی در جسم، روح و تفکر، خود را برای کنار آمدن با این دوره سنی حساس و مهم، وامانده و غریب بین چند تحول! و ایجاد فضای اعتماد و درک بیشتر آن آماده نمایند.

متاسفانه جامعه ما به دلایل مختلف سیاسی، فرهنگی و تعلیمی و تربیتی نه تنها قرابت و رفاقتی با این گروه  موثر در آینده جامعه ندارند، بلکه همواره این طیف را به افرادای طغیانگر، مزاحم و ساختار شکن تعبیر می کنند و بجای رفاقت و ایجاد فضایی مناسب برای گفتگو و استفاده بهینه از این مقطع سنی پر شر و شور. سعی در سرکوب و سکون آن دارند.  در اینجاست که با موجی افسرده، سرخورده و گاها طغیانگر و معترض روبرو می شوند . بگذریم و این بحث را به آگاهان این مهم بسپاریم اما...

وظیفه یک نویسنده و پژوهشگر هنرمند تئاتر برای این مقطع سنی چیست؟

1- مطالعه و شناخت لازم(روانشناسانه و جامعه شناسانه) و شرایط زیستی و فرهنگی آن در جامعه امروز.
2- شناخت خود و گروه خود در مواجهه با این سن و مهم و جدی انگاشتن آن و راه های مختلف ارتباط صمیمانه و محترمانه با آن.
3- شناخت معظلات و مشکلات این گروه در خانواده ، جامعه، فضای مجازی و راه های بیان و برون رفت و یا کنار آمدن آگاهانه با آن.
4- پرهیز از موعظه ، شعار، پند و اندرز و تعارف های گاها مادرانه و دلسوزانه و... نگاه های تمسخر آمیز!
5- ایجاد فضایی گفتگو محور در جهت اعتماد به اینکه ما حرف شما را می شنویم، به آن توجه می کنیم و با یکدیگر و نه یکسویه، راهی برای حل برخی نا همواری ها پیدا می کنیم.

و.... موارد بسیار، که نهایت به این مهم ختم می شود...که
«نوجوان در این برهه می خواهد خودِ شخصیتیِ خود را بروز دهد و بگوید من هم هستم، من هم شخصیت دارم،  من هم فکر می کنم. بنابراین اگر من را نبینید شما را مجبور خواهم کرد که مرا با منظر دیگری ببینید!!! »

ذکر تمامی این موارد برای یک نویسنده و کارگردان هدفمند و متفکر، اهمیت به این اصطلاحا ژانر است که شوخی کردن با آن بقول دوستان در یکی از بروشورهای نمایشی، راه «رفتن بر لبه تیغ است.»

تکلیف هنرمند!
جامعه هنرمند تئاتر کودک و نوجوان ما چه درست و چه نادرست، آگاهانه یا نا آگاهانه، صرفا منفعت طلبانه و ژورنالیستی و گیشه پسند و یا هدفمند و مدبرانه، کار خود را در مقاطع مختلف از کودکی، یعنی تقریبا 3 سالگی، مهد کودک، پیش دبستانی، تا مقطع  ابتدایی یعنی یازده تا 12 سالگی پیدا کرده و مشغول است.

اما با ورود کودک به دوران 13 تا 14 سالگی و مقطع دبیرستان دیگر مسایل و مشکلات و اضطراب انتخاب در نگرش به آینده و آماده شدن برای زندگی و برنامه ریز های فرارو جدی تر می شود. دیگر حرکات طنز آمیز و مفرح و گاها و... اگر هم باشد، باید در جهت هدف و موضوع جدی ترِ در پسِ آن باشد، تا ضمن اینکه نوجوان را تخلیه هیجانی می کند شرشار از توجه، اخطار، هشدار و آکنده ازامید و آرزو  باشد.

انسان را چیزی جز امید در هر شرایطی سرپا و پویا نگه نمی دارد. لذا این نکته را  بعنوان یک نویسنده، کارگردان، بازیگر و... مشاور فرهنگی و خانواده که چندین دهه در این عرصه فعالیت داشته و دارد بپذیرید که نوجوان و جوان ما در این دوره سنی و این مقطع سیاسی و اجتماعی نیاز به درک متقابل، گوش شنوا، اعتماد و امید دارد. حال بهر طریق. کمدی، طنز، شوخی ،درام، تخیل، هیجان، اما جذاب وجدی.  

هر نویسنده و کارگردانی باید قبل از هر چیزی این مهم را بداند. کاری تهیه کند که توقع دیده شدن داشته باشد. دارای منظری جذاب باشد. زیباترین مفاهیم در قاب های مونوتون، طویل و کشدار و سرو صداهای فریاد گونه و یکنواخت به هیچ نتیجه ای نمی رسد. نسخه نویسی و دلسوزی های نا باورانه و موضوعات غامض فلسفی، و روشنفکر مابانه و پروپاگاندای تبلیغاتی، شاید کار ما را در وهله ای، برای جماعتی، بزرگ جلوه دهد و افرادی از جمله کمیته انتخاب و داوری ها را مقهور خود نماید ، اما در نهایت فایده ای برای نوجوان ما ندارد.

اشارات فوق حاصل مشاهدات و تجربیات سالها حضور مستمر در برنامه ریزی ها و داوری ها و نظارتهای اغلب جشنواره ها از ابتدای شکل گیری تا چند ی قبل و تجربه حضور در جشنواره های بین المللی است.

امسال توفیق حاصل شد بنا بر تقاضای شخصی و کار پژوهشی که در مورد نوجوانان و هنر نمایش دارم، کلیه کارهای بخش نوجوان را مشاهده کنم که نقد و بررسی آنها را به فرصت دیگری موکول خواهم کرد زیرا لازم است برخی کارها را دوباره بینی کرده و با دقت بیشتری به آنها بپردازم. اما...

برخی ویژگی ها و مشکلات پیش رو در تئاتر بویژه  برای نوجوان
هنگامی که اثری در ذهن موثر، ملکه شود، تغییر در آن، کار مشکلی است.بویژه آنکه کارگردان، نویسنده آن نیز باشد. اغلب صاحبنظران بر این باورند که اگر کارگردانی نوشته خود را کارگردانی کند بدلایل بسیاری سعی در کارگردانی و نمایش آنیست که خود نوشته و کمتر به کشف لایه های پنهان اثر توجه می کند و صرفا اصرار در ارائه آنچه در ذهنش داشته می نماید و حاضر نیست نفر دومی آنرا ویرایش، ترمیم،و در کل دراماتورژی نماید.

در حالی که اگر همین نوشته را کارگردان دیگری انتخلب کند و بدست بگیرد. ابتدا چندین بار آنرا می خواند تجزیه و تحلیل می کند و در این حین به تعابیر و مفاهیم جدیدی دست می یابد که شاید برای نویسنده اثر نیز تازه و بدیع باشد. او می تواند برای جذابتر شدن کارش برخی پرگویی ها و تکرار و مکررات را با تغییر چند وسیله، نور، دکور، حرکت، سکوت و... که همان معنا را می رساند و در هنر تئاتر و صحنه قابل امکان وشدنیست حذف نماید. بدون ملاحظه مواردی را که مزاحم کار اوست پیرایش و هرس کند.

در این دوره شاهد آثار خوبی در جشنواره بودیم که شاید به یکی از همین دلایل (یکی بودن نویسنده و کارگردان) گاها به نجواهای شخصی نویسنده، واصرار بر طرح و بیان همه آنها ، طولانی و خسته کننده شده بودند، بنحوی که کل اثر را تحت الشعاع  قرار می دادند.

مقوله تئاتر فی نفسه مترادف با تفکر، مطالعه و تعمق در زندگی و کنش انسانی است. و خوشبختانه ما در این جشنواره نوعی بلوغ متفکرانه در جامعه تئاتری را شاهد بودیم.  و اگر نظرو پیشنهادی هم هست در جهت روشنتر شدن مسیر است. این خاصیت هر جشنواره است که هر کالایی باید مورد نظر و ارزیابی قرار گیرد. و تازه این نقد ها نیز نظراتی شخصی هستند که منتج از دیدگاه های مختلف تجربی،فکری و تکنیکی هستند.
تاملی بر برخی آثار
از مواردی که در هنر تئاتر و سینما مرسوم است و در جای خود می تواند زیبا ، گویا و مناسب باشد. اقتباس و بهره بردن از آثاربزرگ ادبی و کاراکترهای  قابل لمس کارتونی و.. جهانیست که ضمن ارج نهادن به این آثار در جشنواره امسال، برخی اجرا ها در تبیین این مفاهیم، دچار پر گویی نگوییم، بقول یکی از استادان جامعه شناس ( گرم چانگی) و ایجاد فضایی فلسفی شده بودند که گاها مانعی بر القا صریح مفاهیم می شدند.

یادمان باشد که مخاطبین این اجراها در اصل نوجوانان هستند. باید این نکته را بیاد داشته باشیم که جوان و نوجوان امروز بیشتر با محسوسات سروکار دارد. دنیا در حال گذری پر شتاب بسوی نا کجا آبادیست که جامعه شناسان را نیز غافلگیر کرده است. مفاهیمی  که در قالب اخلاق و ایدئولوژی محسور بوده اند عریان شده اند و بقولی همه شمشیرها از رو بسته شده  نوجوان، طالب کسب اطلاعات بدون واسطه و صریح است.

تحمل الفاظ چند لایه و فلسفی کم شده است. البته از طرفی نیز شما را درک می کنیم زیرا رفتن به سوی هر موضوع اجتماعی، تعلیمی و تربیتی در جامعه امروزی و ریشه یابی آنها بیشک نوعی حرکت سیاسی تعبیر خواهد شد. بنابراین هنرمند نیز سعی می کند برای ادامه حیات هنری و فکریش، یا به موضوعاتی خنثی توجه کند و یا  به مفاهیم کلی در شکل جهانی دست یازد. موضوعاتی چون الینه شدن. مترسک بودن، عروسکی شدن، مسخ شدن،برده فکری شدن و..  اینجانب نیز درآثارم از این مهم بی بهره نیستم و آنرا یکی از مهمترین راه های شناخت هستی  می دانم،  اما باید جنبه مخاطب را نیز در نظر گرفت و توجه کرد که
«اجرا در سالن های تئاتری شهر برای مخاطب خاص که از پیش  نمایش را انتخاب کرده است، با اجرا در جشنواره ویژه  مخاطب نوجوان تفاوت دارد.»

یک مثال و یک نتیجه !
بد نیست برای جا انداختن این مقوله و کمی انبساط خاطراین دلنوشته، خاطره ای را برای دوستان نقل کنم. در اختتامیه یکی از جشنواره های بین المللی تئاتر کودک و نوجوان آلمان مصاحبه ای داشتم با یکی از کانل های فرهنگی رادیویی. مجری از من پرسید فرق بین تئاتر کودک و نوجوان ما با شما چیست.

من در پاسخ گفتم: فرهنگ وادبیات ما! ما در دریایی از فلسفه ، علم، خرد، حماسه و... دست و پا می زنیم. ما همه فیلسوفیم و هرچیز را از دریچه فلسفه می بینیم، به همین دلیل مفاهیم ساده را هم در لفافه ای از فلسفه می پیچیم! بطور مثال شما وقتی می خواهید شاخه گلی را به کسی تقدیم کنید برای شاخص نمودن زیبایی این گل، دو سه برگِ سبز و کاغذی زیبا و روبانی به آن می بندید بطوریکه شاخه گل (هدف) در آن میان خود را زیباتر جلوه  دهد.

اما ما  با انبانی از(برگ ، کنف، شاخه و گیاهان عجیب و غریب)  آرائه های ادبی، و کنایه ها، حکایات و ضرب المثل ها و.... چنان اطراف آن گل را پر می کنیم که دیگر چندان اثری از موضوع مورد نظرنمی ماند، و به نوعی هدف در میان هجمه ای از مفاهیم مزاحم گم می شود.  بیشتر حرف می زنیم تا نمایش! می خواهیم در یک نمایش تکلیف کلی از مسائل و معظلات مخاطب را حل نماییم. و این یکی از معضلات هنر تئاتر و سینمای ماست.

در حالیکه صحنه نمایش، سرشار از تکنیک ها و ابزاریست که در آن نیازی به پرگویی نیست. همانگونه که قبلا اشاره شد. کار بردهای بدن، صورت، حرکت،سکون، سکوت، افکت، موسیقی (بطور زنده و پرهیز از شعرها و آهنگ های پلی بک «ضبط شده») ریتم، فضای دکور و صحنه و  موارد دیگر، که استفاده بجا و صحیح  آنها، ما را در حصول یک اثر نمایشی و نه صرفا روایی و گویشی کمک خواهد کرد.

مروری گذرا بر  دیگر نمایش های نوجوان در چشنواره بیست و هفتم
پیرو مبحث فوق، برخی از آثار نیز قصه های نمایشیِ زیبایی بودند که نمونه هایی از آن را در جشنواره های بین المللی، حتی در ایران نیز مشاهده کرده ایم که اینجانب شخصا آنها را، خاصه آن چیزی که در جشنواره مشاهده کردم،  روایتی زیبا و تصویری دیدم تا یک نمایش تئاتری ناب. نمونه های متنوعی را در جشنواره های اروپایی از این دست دیده ام، اما نه در قاب رقابتی، بلکه تجربی!  و سنجیدن آنها با گونه های دیگر در یک قالب، چندان معمول و معقول نیست!  

همچنین در بخش نوجوان و کودک به موضوع مهم بیماری صعب العلاجی چون سرطان پرداخته شده بود.( چند نوجوان  یا جوان و کودکی پر شر و شور، عاشق و آرزومند) با ادبیاتی گاها طنز آمیز و شیرین، بازی های روان ،طراحی های زیبا،  لباس و نور جذاب، دکور و... که در نهایت، بیننده فهیم و در گیر این بیماری (خود یا خانواده)  نمی دانست، باید امیدی به شفای خود یا جگر گوشه اش  داشته باشد و یا خنده خنده او را به ملک الموت، به توصیه خداوند بسپارد.! یا با حضور دختری خیالی و یا فضایی تخیلی از وسایل بازی، سعی در آرامش و التیام بیمار و خانواده اش بنمایند.

بجاست به گفته ی خانمی عصبی و ناراحت بعد دیدن یکی از این آثاراشاره شود: خدا کنه بچه خودشون این بیماری رو بگیره و بعدا این نمایش رو ببینن و بخندن!!!

دوستان توصیه من به شما که در این حوزه می اندیشید و کار می کنید و خوشبختانه در ادبیات و تکنیک های نمایشی کار بلد هم هستید، چیزیست که در بیمارستان های کودکان و نوجوانان آلمان مشاهده کرده ام. اگر بناست برای این طیف (بیماری های خاص) کاری انجام دهید، فقط نمایش های مفرح و نوید بخش اجرا کنید، موسیقی های زیبا و هیجان انگیز بنوازید و با آنها بگویید و بخندید و بخورید و گپ بزنید ،  بدون آنکه لحظه ای حس ترحم و دلسوزی به آنها القا شود، فقط همین. با قاطعیت می گویم: هیچ کدام از کسانیکه بنوعی درگیر این مشکلات هستند علاقه ای بدیدن خودشان از نگاه دیگران ندارند. مگر آنکه روسوی امیدی در نگاهشان باشد. و اگر نمایشی هم هست، بسیار علمی، روانشاسانه و از نظر پزشکی نوید بخش باشد.


و یا نگاه مستند گونه و نمایشی، جوان یا نوجوانی که در پروسه آرزوهای کودکی، شغل آینده اش را بر اساس عروسکهایش ساخته است و زمانی با واقعیت ها مواجه می شود  که باید به کمک او شتافت. برخورد رویا با واقعیت! موضوع بسیار ارزشمند، مناسب و روانشناسانه ای بود که در جای خود ضمن تقدیر و تشکر از این انتخاب هوشمندانه، باید با توجه به نکات مشترک روایتیِ اشاره شده، به کمبودهای نمایشی و گاها روی آوردن به کلاس آموزشی و شعارگونه آن اشاره کرد.  

و گاهی عام بودن موضوعی که می تواند برای همه مقاطع سنی نوجوان تا بزرگسال جذاب و مفرح باشد ضمن آنکه هر طیف را مناسب با برداشت خود منتفع نماید، که یکی از این نمایش ها توانسته بود تا حدودی به این هدف نزدیک شود وتماشاگر عام و نوجوان را اغنا نماید. گروهی که هوشمندانه و با زبان شاد و مفرحِ نمایشی، به نکوهش برخی  معضلات قومی و سنتی  گوشه ای از ایران، اما بطور شمول پرداخته   و سعی نمودند هشداری  به نوجوان امروز برای دنیای فردایش بدهند.

و سخن آخر
درود و سلام مجدد به همگی عزیزان صاحب فکر و قلم  که این مقطع حساس سنی را برای ارتباط برگزیده اید و جشنواره نوجوان امسال را رنگ و بوی دیگر بخشیدید.

برای نتیجه محصولی هوشمندانه باید با تحقیقات میدانی به میان این طیف از جامعه از هر گرایش فکری و طبقاتی رفت و به مسایل عمومی تر و جزیی تر از مفاهیم کلی وغامض آنها پرداخت، بنوعی که نوجوان خود را در آن ببیند و با ما شریک و همداستان شود.

شایان ذکر است: سالن های نامناسب برای آثار نمایشی از نظر حجم، فضا ، صدا ، نور و.... مسلما در شکل رضایتمندانه اجرا را نباید از نظر دور داشت، تغییر میزانسن ها، دوری بازیگر و مخاطب، نقص آکوستیک صحنه که صدای بازیگر را نارسا و به فریاد تبدیل کرده بود، و افت افکت و موسیقی و نور...  را می توان قطعا از دلایل مهم عدم ارائه مطلوب آثار دانست. که ضمن تشکر از تلاش بی وقفه عوامل فنی، بروز این موانع و مشکلات در جشنواره ها  را نباید دور از انتظار دانست.

------------------------------------------------
مسلم قاسمی/فعال حوزه تئاتر کودک و نوجوان
ایمیل مستقیم:   info@hamedanpress.irشماره پیامک:   500023370000
  برچسب ها: همدان‌پرس

همدان‌پرس

, تئاتر

تئاتر

, کودک‌ونوجوان

کودک‌ونوجوان

نظر شما:
[ لطفاً از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید ]
نام: 
نظر شما: 
*
ایمیل: 
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
*       
 
 صفحه نخست | فرهنگ | مجلس | ورزش | حماسه | عکس | پیوندها | آرشیو | RSS
همدان پرس؛ رسانه آنلاین با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و متعلق به همدان پرس است و باز نشر مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است
info@hamedanpress.ir